فرزند : حسین
تاریخ شهادت : ۱۳۶۵/۱۲/۲۴
محل شهادت : شلمچه
محل دفن : ازنا
سایت یاد امام و شهدا و رزمندگان استان لرستان ، بانک اطلاعاتی جدیدی را برای معرفی این شهید والامقام بازنموده، لذا ازکسانی که از وی خاطره دارند، تقاضا می شود،تصاویر و مطالب خود را در سایت قرارداده تا با نام خودشان منتشرگردد. باتشکر، مدیرسایتهجدهم بهمن ۱۳۴۹، در شهرستان تهران چشم به جهان گشود. پدرش حسین نام داشت. وی چهره متین و دوست داشتنی داشت و با آوردن روزی پاک و طیبی برای اهل خانواده چنان تأثیر شگرفی در تربیت خانواده گذاشته بود که توفیق یافت بعنوان پدر شهید جایگاه خود را درعالم ملکوت باز نماید و اطرافیان همیشه به او افتخار نمایند. مادرش صغرا خانم خانه دار بود و نسبت به تربیت فرزندان خود چنان همّت می گماشت که از دامان پاک ایشان دلاوری چون شهید علی اکبر پا به عرصه وجود گذاشت. گر چه از نظر تحصیلات کلاسیک تا اول متوسطه طی نمود و مدارج عالیه نداشت ، اما تکلیف الهی وی را برآن داشت به فرمان امام خمینی قدس سرو شریف بعنوان بسیجی مخلص در کنار همسنگران مجاهد الهی در سپاه اسلام قرار گیرد و از نظر معارف علوم اسلامی به عالیترین مرتبه درجه معرفت الهی برسد ، به طوریکه ره صد ساله را یک شبه طی ، و در عالم ملکوت سیر بنماید. زندگی عارفانه این شهید عظمی در بیست و چهارم اسفند ۱۳۶۵، در شلمچه بر اثر اصابت ترکش به کمر پایان یافته و به خیل همسنگران شهیدش پیوست و تا ابد برای همیشه جاودانه گردید .مزار وی در گلزار شهدای شهرستان ازنا واقع است.
پسر عمه عزیز ، شهید بزرگوار روحت شاد
روحت شاد دایی گلم
پسر عمه باغیرت که به تمام فامیل از کوچک و بزرگ سر می زد حتی در زمان بمباران هوایی شهرمان (آشتیان بهمن ۶۵) پس از شنیدن این خبردر آخرین وداع به دیدار و جستجوی اقوام در شهر بمباران شده و متروک شده ما پرداخته بود تا با اقوام دیدار تازه نماید
بسیار شوخ طبع و خونگرم بود با اینکه سن و سال دانش آموزی داشت اما روحش آسمانی و جویای شهادت بود ودر واپسین روزهای سال ۶۵ به آرزوی دیرینه اش رسید
روحش شاد و راهش پر رهرو باد
خاطره ای از مادر شهید:
باتوجه به اینکه علی اکبر دوران کودکی خود را در محله امامزاده حسن در جنوب تهران میگذراند روزی از روزها هنگام بازی با هم سن و سال های خودش ، آهک زنده به چشم او پاشیده شد و بطور کامل بینایی اش را از دست داد ،
بعد از مدتها دارو و درمان و ناامیدی از بهبود ، مادر شهید به ساحت قدسی امام رئوف علی ابن موسی الرضا (ع) متوسل میشود و خداوند را به واسطه امام رضا قسم میدهد و یک شب در عالم خواب شفای کودک را از حضرت رضا(ع) میگیرد و بعد از بهبودی کامل ، بهمراه خانواده به پابوس سلطان ارض توس امام رضا (ع) می روند.
نکته قابل توجه اینکه در دوران کودکی ایشان ، امام خمینی (ره) در پاسخ به سؤالی که از ایشان پرسیده بودند که سربازان شما کجا هستند؟ فرموده بود سربازان من یا در قنداقه هستند یا در کوچه ها بازی میکنند و همانطور که امام پیش بینی کرده بود علی اکبر ، آن زمان کودک و کوچک بود و پس از چندسال بزرگتر که شد در عنفوان نوجوانی و در سن ۱۶ سالگی برای دفاع از ایران عزیز و دین مبین اسلام به فرمان امام (قدس) به جبهه رفت و در نبرد با دشمن بعثی بعنوان بسیجی به درجه رفیع شهادت نائل آمد.
روحش شاد و یادش گرامی…
برای شادی روح این شهید والامقام و پدر بزرگوارش فاتحه با صلوات.
کوچه هایمان را به نامشان کردیم
که هرگاه آدرس منزلمان را میدهیم بدانیم
از گذرگاه خون کدام شهید است که با آرامش به خانه میرسیم.
پسر عمه عزیزم، روحت شاد و یادت گرامی