خانه / دسته‌بندی نشده / شهید محسن صادقی

شهید محسن صادقی

قاب شهید محن صادقی
قاب شهید محن صادقی

فرزند  : محمد مهدی

تاریخ شهادت  :  ۱۳۶۵/۰۲/۳۰

محل شهادت : منطقه عملیاتی حاج عمران عراق

محل دفن  :  گلزار شهدای شهرستان الیگودرز

سایت یاد امام و شهدا و رزمندگان استان لرستان ، بانک اطلاعاتی جدیدی را برای معرفی این شهید والامقام بازنموده، لذا ازکسانی که از وی  خاطره دارند، تقاضا می شود،تصاویر و مطالب خود را در سایت قرارداده تا با نام خودشان منتشرگردد. باتشکر، مدیرسایت

دوازدهم فروردین ۱۳۴۳، در شهرستان الیگودرز به دنیا آمد. پدرش محمدمهدی، کارمند دفتر ثبت اسناد بود. وی چهره متین و دوست داشتنی داشت  و با  آوردن روزی پاک و طیبی برای اهل خانواده چنان تأثیر شگرفی در تربیت خانواده گذاشته بود که  توفیق یافت بعنوان پدر شهید جایگاه خود را درعالم ملکوت باز نماید و اطرافیان همیشه به او افتخار نمایند. مادرش فروغ خانم  خانه دار بود و نسبت به تربیت فرزندان خود چنان همّت می گماشت که از دامان پاک ایشان دلاوری چون شهید محسن  پا به عرصه وجود گذاشت. گر چه از نظر تحصیلات کلاسیک مدارج عالیه نداشت ، اما  تکلیف الهی وی را برآن داشت به فرمان امام خمینی قدس سرو شریف   بعنوان پاسدار مخلص در کنار همسنگران مجاهد الهی در سپاه اسلام قرار گیرد  و از نظر معارف علوم اسلامی به عالیترین مرتبه درجه معرفت الهی برسد ، به طوریکه ره صد ساله را یک شبه طی ، و در عالم ملکوت سیر بنماید. زندگی عارفانه این شهید عظمی در سی ام اردیبهشت ۱۳۶۵، در منطقه عملیاتی حاج عمران عراق بر اثر ترکش نارنجک دستی دشمن بعثی به پشت و کمر پایان یافته و به خیل همسنگران شهیدش پیوست و تا ابد برای همیشه جاودانه گردید .مزار وی در گلزار شهدای شهرستان الیگودرز  واقع است.

وصیت نامه

بسم الله الرحمن الرحیم

بالاترین خوبیها کشته شدن در راه خداست.                        رسول اکرم (صل الله علیه و آله و صلم)

اکنون که این جمله را می نویسم برای آخرین وداع و آخرین وصیت است.

عزیزان:

دنیا دنیای نامردی است دنیا محل گذر است بگذرید و به معبود خود بپیوندید. معبود اصلی اگر داشته باشیم خواهیم فهمید که دنیا برای مومن زندان است، برادران: زمان زمان امتحان و سرنوشت ساز است هر کس از دنیا گذشت، هر کس از هواها گذشت، هر کس از خوشی گذشت، هر کس از لذت گذشت لذتهای زودگذر، هواهای نفسانی زودگذر، بالاخره هر کس که گذشت برده است، آخرت را خریده است، بعضی از برادران وقتی صحبت از جبهه می کردیم دم از گرفتاری و صحبت از اجازه از پدر و مادر را مطرح می کردند.

عزیزان نکند که مصداق یاران امام علی (علیه السلام) باشیم که وقتی به بعضی از یاران در تابستان دستور عملیات را صادر می کرد، می گفتند گرم است، بگذار کمی خنک شود و وقتی زمستان می شد ایراد سرما را می گرفتند.

تا جایی که حضرت آرزوی ندیدن آنها را می کرد. برادران مواظب باشید اینگونه اعمال مخصوصاً جهاد ظرافتی خاص دارد نکند خدای نا خواسته برای یک عمل مستحبّی عمل حرامی را انجام دهیم. بگذار از اهمیت جنگ بگویم بهشت را به بها می دهند، نه شعار، عزیزان بهشت زیر سایه شمشیرها است، الان بهشت زیر سایه ترکشهای خمپاره ها و گلوله های سربی است، توصیه می کنم همواره شما را به تقوا، به پرهیزکاری، برادران تقوا را پیشه خود نمایید که تنها و تنها در نزد خدا تقوا می تواند کمک کند در آن دنیا سؤال نمی کنند ماشینتان مدلش خارجی بود یا ایرانی، می گویند عملتان چه بود. چقدر کار خیر انجام داده اید، برای انقلاب چه کرده اید، برای اسلام چند نفر از برادرانت یا از فرزندانت یا … را فدا نموده اید، صحبت از فدا شدن، مگر قرار نیست مگر معتقد به این نیستیم که انسان پس از مدتی عمر باید رخت سفر بر بندد و دنیا را وداع نماید اگر قرار است آخر در رختخواب بمیریم، مرگی که حضرت امیر آنرا مرگ ویژه پیرزنان نامگذاری نموده پس چه بهتر که مرگ شهادت را انتخاب کنیم، ای خدا، و ای کریم، خودت شاهد باش که ما وظیفه خود را انجام دادیم.


۱- خاطره ای با شهید محسن صادقی زمانی که در دبیرخانه سپاه خرم آباد بود.  سال ۶۱

۲- خاطره ای با شهید محسن صادقی زمانی که دردبیرخانه سپاه استان لرستان بود . سالهای ۶۲ و۶۳

۳- خاطره با شهید محسن صادقی  زمانی که درمسؤلیت دفتر فرماندهی سپاه استان لرستان بود.

۴- خاطره شرکت شهید محسن صادقی در عملیات ولفجر مقدماتی بدون اینکه کسی متوجه او باشد.

۵- خاطره با شهید محسن صادقی زمانی که در منطقه پدافندی زبیدات عراق بود .  سال ۶۳

۶-خاطره من از شهید محسن صادقی در رؤیای صادقانه .

۷- خاطره من از شهید محسن صادقی در رؤیای صادقانه  برای بار دوم

۸-خاطره من وشهید محسن صادقی حدود بیست ودوسال بعد از شهادتش در سال ۸۷ که هیچ کس آنرا باور نداشت

۹- سایرخاطرات من وشهید محسن صادقی

برگ های زرین شهید محسن صادقی

درباره ی محمدحسن ظهراب بیگی

همچنین ببینید

شهید منوچهر نوابی

 فرزند : سلطان حسین تاریخ شهادت : ۱۳۶۷/۰۳/۲۷ محل شهادت : استان سلیمانیه عراق ارتفاعات ...

۴ دیدگاه

  1. با سلام من فرزند شهید پیرولی نثاری هستم خواستم عکس و خاطرات شهید رو تقدیمتون کنم راهش رو بهم بگید با تشکر

    • محمدحسن ظهراب بیگی

      با سلام و دعای خیر محضر شما نورچشمی عزیز و بزرگوارم که با قدم مبارکتان سایت یاد امام وشهدا را گل باران فرمودید. جهت اطلاع شما به عرض مبارک میرساند سایت یادامام وشهدا همواره آمادگی دارد بانک اطلاعاتی شهدای والامقام لرستانی را بروز و منتشر نماید. در این امر مقدس با تلاش و جدیت فراوان اطلاعات اولیه را از منابع غیر رسمی تهیه و برای تکمیل آن ثانیه شماری می نماید. در صورت تمایل شما می توانید ، ما را در انتشار بهتر معارف شهدا یاری فرمایید، مزید بر اطلاع شما در زیر همان بانک اطلاعاتی مربوط به شهید موردنظر در قسمت ارسال دیدگاه می توانید اقدام به ارسال اطلاعات موثق و برگ های زرین (عکس) و خاطرات و مطالب مرتبط با شهید مورد نظر خود بفرمایید. با تشکر از شما مدیر سایت یاد امام وشهد
      شهید پیرولی نثاری

  2. این شهید بزرگوار یکی از بی نظیرهای سپاه لرستان بود او با توجه به مسئولیتش بسیار ساده. باتقوا. کاردان.و دوست داشتنی بود. من در سفری که با دو نفر از همکاران بازنشسته به خوزستان داشتیم در مسجدی بین راهی برای انجام فریضه نماز رفته بودیم.آقایی را با قیافه(دقیقاً) محسن صادقی که اوهم برای نماز آمده بود داخل مسجد دیدیم از ما سنی گذشته بود ولی او بهمان سنی بود که قبل از شهادت دیده بودیمش. ازاینکه بسیار شبیه شهید صادقی بود از همدیگه سئوال کردیم و هر سه به یک نتیجه رسیدیم که او انگار محسن صادقیه. به اسرار ما بعنوان پیشنماز ماند و ماسه نفر نماز را به او اقتدا کردیم.من نمیدونم این خاطره که تقریباً سال ۸۴ برامون پیش آمد اسمش روئیاست؟ یا چیست ؟
    روحش شاد و یادش گرامی باد😪😪😪

    نوشته خاطره از سرهنگ رحیم بیرانوند در گروه منتظران مهدی عج

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

پیام برای مدیر سایت
لطفا برای ارسال کلیک فرمایید