خانه / دسته‌بندی نشده / شهید حجت الله بیرانوند

شهید حجت الله بیرانوند

شهید حجت الله بیرانوند
شهید حجت الله بیرانوند

فرزند  : نورمحمد

تاریخ شهادت  :  ۱۳۵۹/۰۲/۱۱

محل شهادت  : استان کردستان ایران شهرستان سنندج

محل دفن  : گلزار شهدای روستای حاجی آباد از توابع شهرستان بروجرد

سایت یاد امام و شهدا و رزمندگان استان لرستان ، بانک اطلاعاتی جدیدی را برای معرفی این شهید والامقام بازنموده، لذا ازکسانی که از وی  خاطره دارند، تقاضا می شود،تصاویر و مطالب خود را در سایت قرارداده تا با نام خودشان منتشرگردد. باتشکر، مدیرسایت

یکم اردیبهشت ۱۳۴۰، در روستای حاجی آباد از توابع شهرستان بروجرد به دنیا آمد. پدرش نورمحمد، کشاورز بود. وی چهره متین و دوست داشتنی داشت  و با  آوردن روزی پاک و طیبی برای اهل خانواده چنان تأثیر شگرفی در تربیت خانواده گذاشته بود که  توفیق یافت بعنوان پدر شهید جایگاه خود را درعالم ملکوت باز نماید و اطرافیان همیشه به او افتخار نمایند. مادرش حلیمه خانه دار بود و نسبت به تربیت فرزندان خود چنان همّت می گماشت که از دامان پاک ایشان دلاوری چون شهید حجت اله  پا به عرصه وجود گذاشت. گر چه از نظر تحصیلات کلاسیک تا پایان دوران راهنمایی بیشتر ادامه نداد و مدارج عالیه نداشت ، اما  تکلیف الهی وی را برآن داشت به فرمان امام خمینی قدس سرو شریف   بعنوان پاسدار مخلص در کنار همسنگران مجاهد الهی در سپاه اسلام قرار گیرد  و از نظر معارف علوم اسلامی به عالیترین مرتبه درجه معرفت الهی برسد ، به طوریکه ره صد ساله را یک شبه طی ، و در عالم ملکوت سیر بنماید. زندگی عارفانه این شهید عظمی در ازدهم اردیبهشت ۱۳۵۹، در سنندج هنگام درگیری با اشرار بر اثر اصابت گلوله پایان یافته و به خیل همسنگران شهیدش پیوست و تا ابد برای همیشه جاودانه گردید .مزار وی در گلزار شهدای شهرستان زادگاهش  واقع است.

درباره ی محمدحسن ظهراب بیگی

همچنین ببینید

شهید منوچهر نوابی

 فرزند : سلطان حسین تاریخ شهادت : ۱۳۶۷/۰۳/۲۷ محل شهادت : استان سلیمانیه عراق ارتفاعات ...

۳ دیدگاه

  1. اولین پاسدار شهید شهرستان بروجرد
    اجساد آمریکایی های متجاوز در گوشه و کنار راهرو های بیمارستان به چشم می خورد و روح پاک و مطهر شهید حجت الله بیرانوند در اشتیاق وصل جانان و جسم غرقه در خونش آرام و بی صدا نظارگر پیروزی ابابیل و جنود خدا در تقابل با دشمنان این انقلاب نوپای اسلامی است .
    کد خبر: ۳۱۶۴
    تاریخ انتشار: شنبه ۱۱ آبان ۱۳۹۲ ساعت ۱۶:۴۶
    به گزارش خبرنگار بازتاب بروجرد ، آنگاه که غنچه‌های زیبای گل های محمدی باغ و بوستان روستای حاجی آباد از توابع بروجرد را با رنگ و بوی خود تزیین نموده بود گلی در بوستان خانواده‌ی مومن شکفت و ستاره زندگی پسری در میان خانواده‌ی متدین و مومن طلوع کرد و گرمی‌بخش خانه شد وی تنها پسر خانواده بود. آری خداوند به مشهدی نورمحمد بیرانوند فرزند طیبه ای بخشید که نامش را حجت الله نهاد . حجت الله در کانون گرم خانواده رشد و نمو یافت و با آداب و سنن اسلام محمدی (ص) آشنا گردید.
    در اول اردیبهشت سال ۱۳۴۰ حیات طیبه ی حجت الله ، بهاری دیگر در بهار طبیعت آغاز نمود. این شهید از کودکی با مشکلات بسیاری دست و پنجه نرم کرد ولی هیچ گاه تسلیم مشکلات نشد او دوران تحصیل ابتدایی را در دبستان روستای حاجی آباد با موفقیت سپری نمود و مدرک پنجم ابتدایی خود را کسب و سپس دوران تحصیل در مقطع راهنمایی را نخست در روستای زرشکه آغاز و سال دوم و سوم راهنمایی را در مدرسه ی راهنمایی محمد قمی شهرستان بروجرد به اتمام رساند. تمام سال هایی را که به مدرسه می‌رفت به صورت شبانه بود. یعنی او در طی ساعات روز به کار و کارگری و کسب درآمد برای کمک به خانواده مشغول بود و شب ها نیز با جدیت تمام به درس خواندن اهتمام داشت. فراز و نشیب زندگی هیچگاه خلق او را تنگ نمی‌کرد و در هر وضعیتی احترام بزرگترها را بخوبی رعایت می‌کرد.
    از نوجوانی با انجام فرائض دینی و عمل به احکام نورانی اسلام بنیادهای اعتقادی و ایمانی خود را تقویت کرد. از همان زمان عنصر شجاعت و شهامت در وجودش پا گرفت و با همت و تعصب فراوان به یاریگری دیگران می‌شتافت و هرآنچه در توان داشت برای گشودن گره‌های زندگی گرفتاران صرف می‌کرد.
    مکبر مسجد روستا بود و سحرهای رمضان بر بالای پشت بام مناجات می‌خواند و روستایی‌ها با صدای زیبا و دلنشینش از خواب بیدار و برای انجام فریضه ی نماز صبح به مسجد می‌رفتند .
    خواهر شهید حجت الله بیرانوند از خاطراتش می گوید :محرم و صفر مداحی می‌کرد و سرپرستی هیئت را به عهده داشت و خود را وقف امام حسین (ع) و اهل بیت نموده بود. مردم روستا هنوز بغض گلو و سوز صدایش را هنگام نوح خوانی ایام دهه ی عاشورا را بخوبی بخاطر دارند . او با شنیدن هل من ناصر امام و مقتدای خود به آن لبیک گفت و به همراه مردم در تظاهرات و اعتراضات علیه حکومت خودکامه ی پهلوی به مبارزه پرداخت و اعلامیه‌های امام را به خانه می‌آورد و شب ها تا صبح از روی آنها دست‌نویس می‌کرد و پخش می‌کرد.
    بعد از پیروزی انقلاب به تلاش های خود در سازندگی افزود و در شهربانی مشغول به خدمت شد. اما با تأسیس سپاه پاسداران به دستور حضرت امام (ره) ، او نیز به سپاه راه یافت و به عنوان یکی از اولین نیروی های سپاه در بروجرد شناخته شد. در سال ۱۳۵۹ حجت الله پس از آگاهی از ناامنی کردستان و درگیری ایادی استکبار جهانی و منافقین با مردم غیور کردستان ، آرام و قرار نمی‌گیرد تا اینکه با سایر همرزمان سپاهی خویش ، به قصد اعزام به کردستان ، قدم در راه جهاد می نهد . این گروه در قدم نخست ؛ توفیق ملاقات و زیارت حضرت امام رحمه الله علیه را نیز می یابد و سپس برای دفاع از انقلاب و نجات مردم غیور کردستان از دست منافقین و ایادی استکبار جهانی به سنندج اعزام می شوند. پس از حدود ۳ روز تقابل با دشمن ، در مسجدی در یکی از محله های سنندج ، نزدیک تپه ایی مستقر شده و این مسجد را به عنوان پایگاه خود انتخاب می‌کنند.
    چند نفر از مردم و نیروهای انقلابی ، هنگام عملیات به دست منافقین شهید می‌شوند و پیکر آنها پشت تپه می‌ماند ، فرمانده پایگاه از نیروهای خویش درخواست می کند تا فرد یا افرادی بصورت داوطلبانه بروند و شهدا را به پایگاه منتقل کنند .حجت الله با شهامت و شجاعت تمام ، داوطلب می شود و می‌گوید من حاضرم این ماموریت را انجام دهم. و در کمال شجاعت و با سرعت تمام به سمت محل درگیری حرکت می کند . در هنگام برگشتن به پایگاه ، وقتی که یکی از شهدا را بر دوش خود دارد مورد اصابت گلوله منافقین قرار می‌گیرد و از ناحیه شکم و ستون فقرات مجروح می‌شود. سایر رزمندگان به کمک او می شتابند ، یکی از همرزمانش ، از ناحیه ی پا مجروح می‌شود . و بالاخره حجت الله و سایر مجروحین از صحنه ی درگیری به پایگاه منتقل می شوند. و سپس از مرکز ، برای انتقال مجروحین درخواست کمک می شود . پس از لحظاتی برای انتقال مجروحین ، بالگردی به صحنه ی درگیری اعزام می شود اما آنچنان شدت درگیری و تبادل آتش ، بالا می گیرد که چندین بار نیروهای متخاصم با شلیک مستقیم مانع فرود این بالگردِ آمبولانس می شوند. تا اینکه پس از چند بار نشست و برخواست ، بالگرد موفق به فرود می شود اما دقایقی قبل از فرود بالگرد ، روح بلند حجت الله پرواز عارفانه ی خویش را به مقصد وصال یار آغاز کرده است.
    در نهایت جسم مطهر شهید حجت الله بیرانوند را همراه با سایر مجروحین ، به بیمارستانی در تهران منتقل می‌گردد . در این بیمارستان غوغای دیگری نیز برپاست ، زیرا این جریان مصادف با واقعه ی طبس است ، تعدادی از مجروحین واقعه ی طبس نیز به این بیمارستان اعزام شده اند. اجساد آمریکایی های متجاوز نیز در گوشه و کنار راهرو های بیمارستان به چشم می خورد و روح پاک و مطهر شهید حجت الله بیرانوند در اشتیاق وصل جانان و جسم غرقه در خونش آرام و بی صدا نظارگر پیروزی ابابیل و جنود خدا در تقابل با دشمنان این انقلاب نوپای اسلامی است . آری او رفت و امانتی بزرگ و ارزشمند را به دست سایر سربازان امام رحمه الله علیه سپرد ، باشد تا ما نیز رسم امانت و امانتداری را ، در حقیقت معنا ، بجای آوریم .
    شهید حجت الله بیرانوند تنها شهید گروه اعزامی از سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بروجرد بود و نکته ی جالب اینکه تمام دارایی این شهید در دنیا فقط و فقط یک موتورسیکلت تریل هندا بود . که قبل از اعزام به کردستان تمام دارایی خویش را به یکی از پاسداران همرزم خویش در سپاه بروجرد ، می بخشد و البته کسی از این بخشش اطلاع نداشت تا پس از مراسم تشییع این شهید بزرگوار همان همرزم پاسدارش ، به بستگان نزدیک شهید مراجعه می کند و موضوع بخشش را مطرح ساخته و با حالتی ملتهب ، از خانواده ی شهید می خواهد تا یا موتور را پس بگیرند و یا قیمتش را دریافت دارند .
    آری انگار شهید حجت الله می دانست که مقصد این سفر قرب الی الله است . آری به یقین روح لطیفش آماده ی عروج بود .
    در تهران هنگام حضور در جماران برای ملاقات حضرت امام رحمه الله علیهشهید حجت الله بیرانوند با لباس فرم سپاه از گروه جدا می شود . برخی از افراد گروه نگران می شوند زیرا در آن ایام مردم عادی نیز صرفا” به جرم چهره ی مذهبی و داشتن ریش آماج ترورهای خیابانی ایادی استکبار بودند و به همین علت حجت الله با لباس فرم سپاه تنها و بی سلاح هدف خوبی برای آنان محسوب می شد . پس دقایقی اضطراب آور حجت الله بر می گردد و وقتی که از علت غیبتش می پرسند ! با لبخند ملیحی پاسخ می دهد غسل شهادت کردم.
    او در هنگام خداحافظی با دوستانش ، به آنها سفارش می‌کند که اگر شهید شدم به خانواده‌ام بگویید صبر داشته باشند و خواهرانم زینب گونه باشند که مبادا دشمن شاد شود شهید حجت الله این کشاورز و کارگر مخلص ، در روز یازدهم اردیبهشت ۱۳۵۹ مصادف با روز کارگر و در آستانه ی روز شهادت استاد شهید مرتضی مطهری به خیل عظیم شهیدان این معلمان حقیقی انسانیت ، می‌پیوندد ، پیکر مطهرش را در یک روز بهاری در گلزار شهدای گوشه در انتهای خیابان بهار بروجرد به خاک می سپارند
    در بهار آمد ، بهاری زیست ، در بهار انقلاب شکوفا شد و در یک روز بهاری عروج کرد.
    در روز اول اردیبهشت آمد و در روز ۱۱ اردیبهشت از دنیا به مقصد بهشت برین عروج کرد.
    آری او از روز نخست نیز بهشتی بود .
    روحش شاد و یادش گرامی
    نویسنده : محمدرضا اسماعیلی

  2. محمدرضا اسماعيلي

    سلام
    لینک مطلب فوق ( زندگینامه شهید حجت اله بیرانوند ) :

    http://beest-bro.blogfa.com/post/402

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

پیام برای مدیر سایت
لطفا برای ارسال کلیک فرمایید