خانه / دسته‌بندی نشده / شهید قدرت الله جدیدی مغانک

شهید قدرت الله جدیدی مغانک

شهید قدرت الله جدیدی مغانک
شهید قدرت الله جدیدی مغانک

فرزند  : اسماعیل

تاریخ شهادت  :  ۱۳۶۵/۰۲/۲۴

محل شهادت  : منطقه عملیاتی حاج عمران

محل دفن  :  گلزار شهدای شرستان الیگودرز
سایت یاد امام وشهدا مختص به شهدا ورزمندگان استان لرستان ،بانک اطلاعاتی جدیدی را برای معرفی این شهید بزرگوار افتتاح نموده است. از کلیه دوستداران شهدا بخصوص شهید مذکور ورزمندگانی که از وی خاطره دارند ، تقاضا می شود تصاویر ومطالب خود را برای انتشار ومعرفی هرچه بهتر این شهید در سایت قرار داده تا با نام شما در سایت منتشر گردد. باتشکر وقدردانی از شما مدیر سایت

دوازدهم بهمن ۱۳۴۱، در شهرستان الیگودرز به دنیا آمد. پدرش اسماعیل، برقکار بود بود و مادرش کبرا نام داشت. تا دوم راهنمایی درس خواند. سال ۱۳۶۳ ازدواج کرد و صاحب یک دختر شد. به عنوان پاسدار در جبهه حضور یافت. بیست و چهارم اردیبهشت ۱۳۶۵، با سمت معاون گروهان در حاج  عمران عراق به شهادت رسید. پیکرش مدت ها در منطقه برجا ماند و سال ۱۳۶۶، وی را پس از تفحص در گلزار مرکزی زادگاهش به خاک سپردند.

درباره ی محمدحسن ظهراب بیگی

همچنین ببینید

شهید منوچهر نوابی

 فرزند : سلطان حسین تاریخ شهادت : ۱۳۶۷/۰۳/۲۷ محل شهادت : استان سلیمانیه عراق ارتفاعات ...

۲ دیدگاه

  1. سلام من دختر شهید جدیدی هستم و خیلی خوشحال میشم با شما همکاری و خاطرات پدر را برای ثبت در اختیار شما قرار بدهم

  2. سلام خسته نباشید و با تشکر از سایت خوبتون💐🌹
    من برادر زاده شهید هستم و یک سری ویژگی ها رو براتون به اشتارک می ذارم:
    شهید قدرت اله جدیدی در سال ۱۳۴۱ در خانواده ای مذهبی به دنیا آمد و تحصیلات ابتدایی را پشت سر گذراند و همزمان با تحصیل در بیرون از خانه کار می کرد و کمک خرج برای خانواده خویش بود از نظر اخلاقی ایشان بسیار خوش اخلاق بودند . از خصوصیات بارز ایشان این بود که زودتر از همه سلام می کردند مخصوصاً به بچه ها. در کار منزل به مادر بسیار کمک می کرد و همیشه کارها را بین بچه های دیگر تقسیم می کرد که مادر زیاد متحمل زحمت نشود . نسبت به نماز و روزه بسیار مقید بود . اگر کسی مشغول غیبت می شد فوراً می گفت به جای غیبت صلوات و حرفی دیگر به میان می آورد که غیبت کننده بدون اینکه ناراحت شود دست از غیبت برمی داشت . نسبت به رهبر انقلاب بسیار علاقمند و همچنین در مورد انقلاب بسیار متعصب . با شروع جنگ تحمیلی وارد بسیج پاسداران شد و مشغول خدمت افتخاری شد . سپس به خدمت زیر پرچم رفته و ۲ سال تمام در منطقه آذربایجان غربی با گروهکهای ضد انقلاب مبارزه کرد و بعد از اتمام سربازی رسماً عضو سپاه پاسداران شد و مرتب در جبهه ها حضور داشت . وقتی به ایشان گفته می شد چقدر به جبهه می روی می گفت مادر تو نمی خواهی در قیامت پیش فاطمه زهرا (س) رو سفید باشی و بالاخره یک شب خواب دیده بود از دست حضرت علی (ع) لیوان آبی گرفته و نوشیده و خودش دیگر می دانست که شهید می شود . دوستانش نقل می کنند که قبل از شهادت به قدری نورانی شده بود که همه به یکدیگر می گفتند قدرت شهید می شود و نقل می کنند که خودش را توی گودالی می انداخت و می گفت باید از حالا بفهمم که در قبر چه بلایی سر انسان می آید و بالاخره در رمضان سال ۱۳۶۵ در جبهه حاج عمران شربت شهادت را نوشید و به لقاء الله پیوست . یادش گرامی و راهش پر رهرو باد .

    ان شاءالله همگی پیرو واقعی این شهدای گرانقدر باشیم🕊🌷
    در پناه حق باشید، یاعلی…
    الهی بمصائب زینب عجل لولیک الفرج🌸

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

پیام برای مدیر سایت
لطفا برای ارسال کلیک فرمایید